رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق واجعل لی من لدنک سلطانا نصیرا
گذشت...دقیقا 2سال و6ماه از آغاز مسئولیتم میگذره.
از سه شنبه 2/3/91به تاریخ مجموعه ی بسیج دانشجویی دانشگاه یزد پیوستم!!!!!
از خدا میخام از در یبدل الله سیئات الحسنات به این مدت نگاه کنه. بفضلش انشالله نه با عدلش...
برای فاطمه ی عزیزم که باید این راه رو ادامه بده با تمام وجودم دعا می کنم.
اصولا در این مواقع میگن: "آخیش راحت شدیم"
اما من احساس میکنم که نگرانی هام باید دوبل بشن.یکی نگرانی های همیشگی و دیگری نگران ازینکه نکنه حذف سمت باعث بشه وظایفمو نبینم...سمتها یاداورهای خوبی هستند...اما هنر اینه که در نبودشون همدر میدان باشی.
برام دعا کنین.
این راه رفتنیست و ما تا آخر ایستاده ایم انشالله
کلمات کلیدی: